Anophel-آنوفل متدولوژی چابک (Agile) چیست؟ کی باید از آن استفاده کرد؟

متدولوژی چابک (Agile) چیست؟ کی باید از آن استفاده کرد؟

انتشار:
2

چابک (Agile) متدولوژی‌ای انعطاف‌پذیر برای توسعه نرم‌افزار و مدیریت پروژه است که به تیم‌ها امکان می‌دهد با تغییرات مستمر مواجه شوند و برای بهبود فرآیند کاری خود اقدام کنند.

چابک رویکردی برای توسعه نرم‌افزار است که به دنبال تحویل مداوم نرم‌افزارهای فعال ایجاد شده در تکرارهای سریع است.

با این حال، عبارت "متدولوژی‌ چابک" گمراه کننده است زیرا نشان می دهد که چابک یک رویکرد منحصر به فرد برای توسعه نرم افزار است. Agile مجموعه ای از نسخه ها نیست که دقیقاً کدام اقدامات را در توسعه نرم افزار انجام دهید. در عوض، این روشی برای تفکر در مورد همکاری و گردش کار است و مجموعه‌ای از ارزش‌ها است که انتخاب‌های ما را در رابطه با آنچه می‌سازیم و نحوه انجام آن را هدایت می‌کند.

Agile چیست؟

چابک رویکردی برای مدیریت پروژه است که حول مراحل افزایشی و تکراری برای تکمیل پروژه ها متمرکز است. بخش های افزایشی یک پروژه در چرخه های توسعه کوتاه مدت انجام می شود. این رویکرد به جای مدیریت از بالا به پایین و پیروی از یک برنامه تعیین شده، تحویل سریع، سازگاری با تغییر و همکاری را در اولویت قرار می دهد.

در فرآیند چابک، بازخورد مستمری وجود دارد که به اعضای تیم اجازه می‌دهد تا با چالش‌ها به محض بروز مشکلات سازگار شوند و ذینفعان فرصتی برای برقراری ارتباط مداوم دارند. اگرچه در ابتدا برای توسعه نرم افزار ایجاد شده بود، اما رویکرد Agile اکنون به طور گسترده در اجرای انواع مختلف پروژه ها و در سازمان های در حال اجرا استفاده می شود.

این را با هر روش سنتی مدیریت پروژه مقایسه کنید. مدیریت پروژه سنتی عموماً به صورت خطی از طریق مراحل برنامه ریزی، طراحی، اجرا و بسته شدن پیشرفت می کند. قبل از رفتن به مرحله بعدی باید یک مرحله تکمیل شود.

Agile از ذهن گروهی از مدیران پروژه توسعه نرم افزار رشد کرد. از آن زمان، این نرم افزار همچنان در توسعه نرم افزار محبوب بوده است، اما به بسیاری از صنایع دیگر نیز گسترش یافته است. اینها شامل امور مالی، فناوری اطلاعات، کسب و کار، مد، بیوتکنولوژی و حتی ساخت و ساز در میان بسیاری دیگر می شود.

چابک از کجا آمده است؟

رویکردهای چابک برای کار برای رسیدگی به محدودیت‌های متدولوژی Waterfall، که از روش تولید خط مونتاژ هنری فورد در سال 1913 مشتق شده بود و بعداً در توسعه نرم‌افزار اعمال شد، ایجاد شد. از زمان تأسیس آن در سال 2001، توسعه چابک در صنعت نرم افزار و مدیریت پروژه شکوفا شده است، هرچند که دارای تغییرات زیادی است.

Agile زمانی شروع شد که بسیاری از توسعه دهندگان نرم افزار متوجه شدند که چرخه های تولید و روش های همکاری Waterfall نتایج مورد نظر را تولید نمی کند. این مشکل در اوایل دهه 1990 فراگیر شده بود، زمانی که برای چندین سال فاصله بین نیازهای تجاری معتبر سازمان و ارائه یک برنامه کاربردی رایج بود. تقاضاها و بازارهای تجاری در طول آن سال ها می توانند به اندازه کافی تغییر کنند که بخش بزرگی از پروژه های نرم افزاری قبل از تحویل لغو شوند. این اتلاف وقت و منابع باعث شد بسیاری از توسعه دهندگان نرم افزار به دنبال جایگزینی باشند.

در مواجهه با تهدید اختلال، سازمان‌ها به طور فزاینده‌ای استراتژی‌های تحول دیجیتال را اتخاذ می‌کنند تا با سرعت پر شتاب کسب‌وکار همگام شوند. و هنگامی که آنها این کار را انجام می دهند، توسعه نرم افزار چابک اغلب نقشی را ایفا می کند.

Agile اساس بسیاری از گردش کار دیجیتال امروزی را تشکیل می دهد. رایانش ابری، با زیرساخت های فناوری اطلاعات انعطاف پذیر، مقیاس پذیر، به موازات نیازهای توسعه نرم افزار چابک رشد کرده است. توسعه Cloud-Native مفهومی چابک از نرم افزار را به عنوان مجموعه ای از خدمات به هم پیوسته در بر می گیرد که برای رفع نیازهای تجاری مقیاس می شوند.

DevOps به عنوان یک مفهوم دیوار قدیمی بین توسعه نرم افزار و عملیات را می شکند. SRE یک پیاده سازی از DevOps است که از نرم افزار به عنوان ابزاری برای مدیریت سیستم ها و خودکارسازی وظایف عملیات استفاده می کند. روش‌های CI/CD می‌پذیرند که نرم‌افزار به‌طور مداوم تغییر می‌کند، و به توسعه‌دهندگان ابزارهایی می‌دهد تا سرعت اجرای کدهای جدید را افزایش دهند.

شاید تا به حال متوجه شده باشید که مفهوم "متدولوژی چابک" خود یک ایده چابک است که با تغییر زمان به نیازهای مشتریان خود (یعنی توسعه دهندگان نرم افزار) پاسخ می دهد.

چه زمانی باید از مدیریت پروژه Agile استفاده کنید؟

اصول چابک - سازگاری، تکرار، تحویل مستمر، و بازه‌های زمانی کوتاه، در میان سایر موارد، آن را به یک سبک مدیریت پروژه تبدیل می‌کند که برای پروژه‌ها و پروژه‌هایی که در حال انجام است و جزئیات خاصی از ابتدا مشخص نیست، مناسب‌تر است. این بدان معناست که اگر یک پروژه دارای محدودیت‌ها، جدول زمانی یا منابع موجود نباشد، کاندیدای خوبی برای رویکرد چابک است.

به عنوان مثال، طراحی و راه اندازی محصولات جدید ممکن است تیم های پروژه را در برابر چندین چالش پیش بینی نشده سوق دهد. داشتن رویکرد چابک می‌تواند به این معنا باشد که پروژه‌ها از قبل دارای روشی برای آزمایش محصولات به دفعات مورد نیاز، تکرار سریع و ارتباط تغییرات با سهامداران پروژه هستند.

روش‌های سنتی مدیریت پروژه مانند Waterfall می‌تواند آسان‌تر برنامه‌ریزی شود و پیشرفت آسان‌تر اندازه‌گیری شود. این می‌تواند پروژه‌هایی را با محدودیت‌های مشخص (مانند بودجه یا جدول زمانی دقیق)، یا پروژه‌هایی که انتظار می‌رود تیم‌ها مستقل از ذینفعان کار کنند، برای رویکردهای سنتی مناسب‌تر باشد.

4 ستون اصلی چابک کدام است؟

همانطور که در مانیفست چابک ذکر شده است، چهار ارزش اصلی مدیریت پروژه Agile وجود دارد:

افراد بیش از فرآیندها و ابزارها: تیم‌های چابک به همکاری تیمی و کار گروهی بیش از کار مستقل و انجام کارها «بر اساس کتاب» ارزش می‌گذارند.

نرم افزار کار بر روی مستندات جامع: نرم افزاری که تیم های Agile توسعه می دهند باید کار کند. کار اضافی، مانند مستندسازی، به اندازه توسعه نرم افزار خوب مهم نیست.

همکاری مشتری در مذاکره قرارداد: مشتریان در متدولوژی Agile بسیار مهم هستند. تیم‌های چابک به مشتریان این امکان را می‌دهند تا راهنمایی کنند که نرم‌افزار به کجا باید برود. بنابراین، همکاری مشتری مهمتر از جزئیات دقیق مذاکره قرارداد است.

پاسخ به تغییر در پیروی از یک برنامه: یکی از مزایای اصلی مدیریت پروژه Agile این است که به تیم ها اجازه می دهد تا انعطاف پذیر باشند. این چارچوب به تیم ها اجازه می دهد تا به سرعت استراتژی ها و جریان های کاری را بدون از بین بردن کل پروژه تغییر دهند.

جهت آشنایی با تفاوت های بین متدولوژی چابک و DevOps می توانید این مقاله را بررسی کنید.

استفاده از هر دو روش Agile و Waterfall

همه پروژه ها به طور منظم در یک دسته یا دسته دیگر قرار نمی گیرند. برای پروژه هایی که ممکن است از عناصر رویکرد سنتی و رویکرد تکرار شونده بهره مند شوند، یک رویکرد ترکیبی چابک-Waterfall می تواند منطقی باشد. این می تواند به این معنی باشد که برای مثال، برنامه ریزی و طراحی در Waterfall انجام می شود، اما توسعه در چرخه های توسعه کوتاه، به سبک Agile انجام می شود.

متدولوژی ها و چارچوب های چابک

چندین متدولوژی و چارچوب Agile وجود دارد که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. برخی ترکیبی از متدولوژی های متعدد هستند. اسکرام متداول ترین متدولوژی Agile است. Digital.ai دریافت که 87 درصد از پذیرندگان Agile از Scrum استفاده می کنند و متدولوژی بعدی که بیشترین استفاده را دارد Kanban با 56 درصد است.

متدولوژی های رایج چابک عبارتند از:

اسکرام
Kanban
Lean

کریستال

برنامه نویسی شدید Extreme Programming (XP) 

توسعه ویژگی محورFeature-Driven Development (FDD)

طراحی دامنه محور (DDD) Domain-Driven Design

روش توسعه سیستم های پویا (DSDM)

ScrumBan

چابک-Waterfall /هیبرید چابک

اسکرام ایکس پی هیبریدی

روش های مقیاس بندی

روش‌های مقیاس‌بندی چابک برای پیاده‌سازی شیوه‌های چابک در چندین تیم یا کل سازمان‌ها استفاده می‌شوند. چندین روش مقیاس بندی وجود دارد، از جمله موارد زیر:

چارچوب چابک مقیاس شده (SAFe)

Scrum of Scrums

تحویل منضبط چابک (DAD)

اسکرام در مقیاس بزرگ (LSS یا LeSS)

اسکرام سازمانی

Lean Management

مدیریت پورتفولیو چابک (APM)

Nexus

12 اصل چابک چیست؟

چهار ارزش Agile از ارکان متد شناسی Agile هستند. از این ارزش ها، تیم 12 اصل را توسعه داد.

اگر چهار ارزش Agile ستون های تحمل وزن یک خانه هستند، پس این ۱۲ اصل اتاق هایی هستند که می توانید در آن خانه بسازید. این اصول را می توان به راحتی با نیازهای تیم شما تطبیق داد.

12 اصل مورد استفاده در روش شناسی Agile عبارتند از:

از طریق بهبود و تحویل زودهنگام و مستمر، مشتریان را راضی کنید. وقتی مشتریان به‌طور مرتب به‌روزرسانی‌های جدید را دریافت می‌کنند، احتمالاً تغییراتی را که می‌خواهند در محصول مشاهده می‌کنند. این منجر به مشتریان شادتر، راضی تر و درآمدهای مکرر بیشتر می شود.

از تغییر نیازها، حتی در اواخر پروژه استقبال کنید. چارچوب چابک همه چیز در مورد سازگاری است. در فرآیندهای تکراری مانند Agile، انعطاف ناپذیر بودن بیش از آنکه مفید باشد، ضرر دارد.

ارزش را به طور مکرر تحویل دهید. مشابه اصل شماره 1، ارائه ارزش به مشتریان یا ذینفعان اغلب باعث می‌شود که آنها کمتر از بین بروند.

سیلوهای پروژه های خود را بشکنید. همکاری در چارچوب چابک کلیدی است. هدف این است که افراد از پروژه های فردی خود خارج شوند و بیشتر با هم همکاری کنند.

پروژه ها را حول افراد با انگیزه بسازید. چابک زمانی بهترین کار را انجام می دهد که تیم ها متعهد باشند و فعالانه برای رسیدن به یک هدف تلاش کنند.

موثرترین راه ارتباط چهره به چهره است. اگر روی یک تیم توزیع‌شده کار می‌کنید، زمان خود را صرف برقراری ارتباط به روش‌هایی کنید که شامل ارتباطات چهره به چهره است.

نرم افزار کار معیار اولیه پیشرفت است. مهمترین چیزی که تیم ها باید با فریم ورک Agile برای آن تلاش کنند، محصول است. هدف در اینجا اولویت دادن به نرم افزارهای کاربردی بر هر چیز دیگری است.

سرعت کار پایدار را حفظ کنید. برخی از جنبه های Agile می توانند سریع باشند، اما نباید آنقدر سریع باشد که اعضای تیم دچار سوختگی شوند. هدف حفظ پایداری در طول پروژه است.

تعالی مستمر چابکی را افزایش می دهد. اگر تیم در یک اسپرینت کد عالی ایجاد کند، می‌تواند در مرحله بعد به ساخت آن ادامه دهد. ایجاد مداوم کار عالی به تیم ها امکان می دهد در آینده سریعتر حرکت کنند.

سادگی ضروری است. گاهی اوقات ساده ترین راه حل بهترین راه حل است. هدف Agile این است که مسائل را بیش از حد پیچیده نکند و پاسخ های ساده ای برای مشکلات پیچیده پیدا کند.

تیم های خودسازمانده بیشترین ارزش را ایجاد می کنند. مشابه اصل شماره 5، تیم‌های فعال به دارایی‌های ارزشمندی برای شرکت تبدیل می‌شوند که در تلاش برای ارائه ارزش هستند.

به طور منظم روش کار خود را برای افزایش اثربخشی منعکس و تنظیم کنید. جلسات گذشته نگر یک روش معمول چابک است. این یک زمان اختصاصی برای تیم ها است تا به گذشته نگاه کنند و عملکرد خود را منعکس کنند و رفتارهای خود را برای آینده تطبیق دهند.

نتیجه‌

متدولوژی Agile ابزاری قدرتمند برای سازمان‌هاست که به آن‌ها کمک می‌کند تا با موفقیت به چالش‌های فعلی و آینده بپردازند و فرآیندهای کاری خود را بهبود بخشند. اکنون نیز اکثر شرکت ها نیز از Agile برای مدیریت تیم های خود استفاده می کنند. نظر شما درباره این نوع سبک از مدیریت چیست؟

#scum#agile#devops#اسکرام#چابک#متدلوژی_چابک
نظرات ارزشمند شما :

در حال دریافت...

مقاله های مشابه

در حال دریافت...